محل تبلیغات شما

(اردوی سیاحتی ضیافتی)

اینبار میخواهمدربارۀ اردوئی که تومدرسه ام برایم اتفاق افتاده بود براتون تعریف کنم.

ازطرف مدرسه امانقرارشد به اردوی علمی،سیاحتی برویم ؛و هر کسی می خواست می توانست یک گروه برایخودشان تشکیل بدهند وهر خوراکی یا زیر اندازی که می خواهند با خودشانبیاورند.منو چند تا از دوستام تصمیم گرفتیم برای خودمان یک گروه تشکیل بدهیم.

بنابراین تصمیم براین شد که یکی زیلو بیاره ودیگری بساط غذا را به عهده گرفت ومنو یکی دیگه از بچهها قرارشد که هل وهوله را تهیه کنیم.دوستم گفت:پفک وچیپس وچی پلتش با من؛منمگفتم:پس خرید آجیلش هم با من.

وهر کداممان رفتیم کهمایحتاج را تهیه کنیم.من هم رفتم ازهربسته2 تا خریدم یعنی(تخمه کدم،تخمه آفتابگردان،بادام زمینی،بادام هندی، پسته.)وموقع خوردنش که شد خیلی با سختی تمام (چنگودندان ومشت ولگد)بسته ها را بازکردیم.فکر میکنید با چی روبروشدیم.  (چشمتون روزبد نبینه)با کلی هوای آزاد ومقدارخیلی کمی آجیل که تو  بسته بود .وآنهمنهایتاً به هرکداممان فقط 3 دانه رسید.خیلی از این بابت ناراحت شدیم.پیش خودمبه خودم لعنت فرستادم که چرا اینهارو آنهم با قیمت گزافی خریداری کردم.هربسته2000 تومان و بعضی ازآنها 7000 تومان قیمتش بود .نمیگم توهر بسته 200 تا یا 100تاهم نه .حداقل 50 یا 40 تا بود بد نبود.ولی تو هر بسته 10 تا دانه توش بودکه(کور بگه شفا).

خلاصه که دیگر (پشتدستم را داغ گذاشتم) که دیگرهمچین چیزهائی رونه برای خودم ونه برای دیگران خریدارینکنم.امیدوارم که شرکتش ورشکست شود به امید خدا.

(مادرشوهرناقلا وعروس زرنگ)

(مادرشوهر زرنگ وعروس ساده)

(پا را به اندازه گلیم دراز کردن)قسمت دوم

بسته ,اردوی ,خیلی ,وهر ,تصمیم ,تشکیل ,را تهیه ,تهیه کنیم ,یک گروه ,اردوی سیاحتی ,سیاحتی ضیافتی ,اردوی سیاحتی ضیافتی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

هدایت عشق Willene's memory سئو سایت Paul's memory Nancy's receptions John's memory miepinmortri Alice's receptions اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها gravtordeati