محل تبلیغات شما

(چه کشکی ،چه دوغی)

زهره امراه نژاد

یکروز تصمیم گرفتمبرم به دوست قدیمی ام یه سری بزنم. حالا نگو این بنده خدا آایمر گرفته بود وتحتدرمان بوده.منهم ازهمه جا بی خبررفتم که بهش سری بزنم.حالا گفتگوی من با او.

من میگم: میای بریمکوه؟.

اون میگه:کدومکوه؟!.

من میگم: همون کوهیکه پارسال رفتیم.

اون میگه:مثلاً کدومسال؟!.

من میگم:همون کوهِ کهرفتیم شکار پلنگِ.

اون میگه:کدومشکار؟.کدوم پلنگ؟.

من میگم:همون پلنگِکه منوتواونو با تفنگ شکاری دخلشوآوردیم.

اون میگه:کدومتفنگ؟.ما اونوکُشتیم؟.

من میگم:ای دادبیداد،تواصلاً مُخت تعطیلِ.

اون میگه:آی هوارکدوم مُخ ؟.کدوم تعطیلی؟.

من میگم:اصلاً ولشکن((خر ما از کُره گی دم نداشت)).

اون میگه:کیو ولشکنم؟.کدوم خر؟.مگه میشه خری دم نداشته باشه؟ً.

من میگم:فکر کنم درکابینتی باز بوده ،یا چیزی به سرت خورده که اینطوری شدی؟ً.

اون میگه:سر منومیگی؟ً.کدوم کابینت؟.چه چیزی؟.

من میگم:چه گرفتاریشدم از دست تو؟.

اون میگه:چی!!.گرفتارچی؟.از دست کی؟.

من که دیگه از دستاون خسته شده بودم دستم را روی دهانم گذاشتم وبه غلط کردن افتادم،ولی او دست بردارنبود ومدام ازم سوأل می کردو میگفت:کدوم؟.کی؟.کجا؟

من پیش خودم فکر کردمکه اگر یک دقیقۀ دیگه اینجا بمانم ،حتماً مُخ منهم تعطیل خواهد شد.پس ((فرار رابرقرار ترجیح دادم)) وزود از او وخانواده اش که گیچ ومنگ به من نگاه می کردند ازآنها خداحافظی کردم واز خانۀ آنها زدم بیرون،ودیگه((پشت سرم راهم نگاه نکردم))وبقول معروف ((اگر کُلاهم ،هم بیافته اونجا برنمی گردم که برش دارم)).

(مادرشوهرناقلا وعروس زرنگ)

(مادرشوهر زرنگ وعروس ساده)

(پا را به اندازه گلیم دراز کردن)قسمت دوم

کدوم ,اون ,میگه ,میگم ,کی؟ ,منهم ,من میگم ,اون میگه ,میگم همون ,از دست ,میگه کدوم

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

supprealniawit یک لینک دونی بزرگ و برتر پیام های سلامت Patricia's blog خاطرات محمدبهروزی macentcastreas ایران استایل Dreams of heart عربی متوسطه اول (عارفی) :: وسعت بی واژه ::