محل تبلیغات شما

(طنزک عیدانه سال 99)

این قسمت

(خرید لباس عید)

خرید لباس عید

بالاخره هرطور بودآنهم با آن شعرخواندنِ همۀ خانواده برای خرید لباس عید پدر را مجبور کردیم کهبازار برویم البته هر ساله پدرمان همیشه یک یا دو روز مانده به عید خریدها راانجام می داد ولی اینبار دوهفته مانده به عید همراه با خانواده برای خرید لباسعیدمان اقدام کردیم.

صبح با صدای مادرماناز خواب بیدارشدیم وصبحانه خورده ،نخورده فوری کارمان را کردیم که هرچه زودتربریمو خرید لباسها را انجام بدهیم؛توی بازار آنقدر جمعیت زیاد بود که مردم بهمدیگر تنه میزدند وازهم عذرخواهی می کردند،چون آنها هم مثل ما فکر میکردند که اگرزودتر بیایند خرید کنند هم بازار خلوت خواهد بود وهم مغازه دارها جنسهایشان راارزانتر به مشتری می فروختند ،که اصلاً هم اینطور نبود؛ما بچه ها هم همراه پدرومادرمان با هر مکافاتی بود ازلا بلای جمعیت عبور می کردیم وحتی نزدیک بود خواهرکوچیکم تو اون شلوغی گم بشود ،ویکبارهم من نزدیک بود سکندری بخورم وکله پا بشم کهداداش بزرگم دستم را رو هوا گرفت تا نیافتم زمین ؛اگر اینطورمی شد وای به حالم میشدو حسابی زیر پای مردم له می شدم.

خلاصه ماهم برایانتخاب لباس وکفش و.از این مغازه به آن مغازه می رفتیم؛یا اجناسش قابل قبول برایما نبود ویا لباس وکفش و.اندازه امان نبود.

بعد پدرمان ما رامجبور کرد که لباس یا کفش گشاد برداریم چون او عقیده داشت که ما بچه ها درحالرشدیم وممکن بعداً اینها برایمان تنگ شود ؛ماهم همیشه به حرف آنها گوش می دادیمودردسر این چیزها هم برای ما بود؛اول اینکه چه تو محل وچه تو فامیل پیش بچه هامورد تمسخرواقع می شدیم ومی گفتند:اینو باش لباس وکفش بچه گیهای باباشوپوشیده.حالا اینها به کنار با این چیزها راه رفتن وتکان خوردن با اینها مکافاتیبرای ما بود.یا کت وشلوارازتنمان آویزان بود ونمی دونستیم چجوری جمع وجورش کنیم،یا هنگام راه رفتن کفشها از پایمان درمی آمدو باید دوباره عقب گرد می کردیموکفشمان را دوباره به پا می کردیم .تازه آستین کت آنقدر بلند بود که تا بهزانوهایمان می رسید وازآنطرف پاچۀ شلوارها هم تا روی زمین کشیده می شد وپدر مانمیگفت آنها را تا بزنید؛تا اندازه امان بشود.تازه به ما می گفت فقط در مهمانی هاازآنها استفاده کنیم وآنرا نگه داریم برای فصل پاییز یا زمستان وحتی برای سال بعدیعنی بهاروما هم که خیلی هول بودیم هرجا می رفتیم برای پُز دادن آنها را می پوشیدیمو،وسط تابستان نشده قبل از اینکه اندازه امان بشود حسابی پوسیده می شد وبهپاییزنرسیده تازه اندازه که چه عرض کنم پاره ومندرس می شدو قابل پوشیدن نبود، چهبرسد به اینکه زمستان وبهارهم ازش استفاده کنیم.

حالا حساب کنید اگربه حرف آنها گوش می دادیم چی می شد؟!.بله مجبور بودیم که ازآنها استفاده کنیمحال تا اندازه امان بشود تنگ می شد وتا بخواهیم دگمه اش را ببندیم کت از پشت کمرپاره می شد ویا شلوارش را هم که تنگ شده بود اگر می پوشیدیم از خشتک پاره میشد((حالا خربیارو باقالا ببر))جواب والدینمان را چطوری باید می دادیم؟!.تازه اگرکفش را هم نو نگه می داشتیم بعداً تنگمان می شدو یا به پایمان آسیب می رساند ویااز صد جا پاره می شد که آنهم واویلا داره .یعنی باید کتک نوش جان می کردیم،البته در هر حال چه زودتر می پوشیدیمو وچه دیرتر می پوشیدیم بالاخره پاره می شدفرقی نمی کرد ،خلاصه که در هردو حالت ما کتکش را نوش جان کردیم می خوام بگم جاتونخالی ،ولی نه خالی نباشه نمی خوام که تو غممِون شریکتون کنم انشاالله که همیشه شادباشید و انتخاب لباس وکفش تون از آنِ خودتون باشه نه ازآنِ دیگران.

 

 

(مادرشوهرناقلا وعروس زرنگ)

(مادرشوهر زرنگ وعروس ساده)

(پا را به اندازه گلیم دراز کردن)قسمت دوم

لباس ,هم ,کردیم ,عید ,اندازه ,پاره ,می شد ,خرید لباس ,اندازه امان ,لباس وکفش ,پاره می

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

propinrochi خرید ارزان قیمت فیلتر تصفیه آب SWS خانگی با کیفیت 2020 نمایندگی مجاز کنوود|نمایندگی تعمیر و سرویس کنوود|تعمیرگاه مرکزی کنوود|کنوود سرویس حرفهامان forthvaldira waybrowbeardcont دانلود فیلم جدید | دانلود آهنگ جدید naudokolci پیامکده!!! Jumping BoA